در سالي که بنام اقتصاد مقاومتي نام گرفته و همه دستگاه ها موظف شده اند در مسير تحقق اقتصاد مقاومتي گام بردارند، فوتبال از جمله‌ي معدود جاهايي است که با اين واژه، يعني اقتصاد مقاومتي بيگانه است. 

وزارتورزش و فدراسيون فوتبال از چند سال قبل، براي تحديد قرارداد بازيکنان، سقف مشخص کرد، اما کيست که نداند و نفهمد که باشگاه ها، قانون را دور مي زنند و براي اينکه در فصل نقل و انتقالات قافيه را نبازند، رقم هاي کلان پرداخت مي کنند.

اقتصاد مقاومتي کجاي فوتبال قرار دارد؟! 

باشگاه ها سد محکمي در برابر تحقق اقتصاد مقاومتي هستند. رقابت کاذب در فصل نقل و انتقالات بين باشگاه ها، باعث افزايش چند برابري قيمت يک بازيکن شده است. بازيکني که 200 ميليون تومان ارزش واقعي اوست بيش از 700 ميليون قرار داد بسته آنهم فقط بخاطر بازار گرمي و چشم هم چشمي مديران. البته هنر دلالان را نيز نبايد از قلم انداخت.

رئيس فدراسيون فوتبال چندي قبل گفته: "وقتي که مي‌گوييم اقتصاد مقاومتي بايد در همه جبهه‌ها از جمله ورزش باشد، به همين خاطر هيات مديره‌ها و صاحبان سهام باشگاه‌ها بايد به گونه‌اي هزينه کنند که مطالبات تمام و کمال پرداخت شود و تبديل به بدهي نشود. به زبان ساده‌تر هزينه کرد باشگاه‌ها با شرايط اقتصادي جامعه سازگار باشد."

مهدي تاج هزينه کرد باشگاه ها را معطوف به شرايط اقتصادي جامعه مي داند اما آيا واقعاً فوتبال ما و دريافتي بازيکنان و مربيان منطبق با شرايط اقتصادي جامعه است؟! 

بازيکني که براي سي، چهل بازي، بالاي دوميليارد پول گرفته با کدام شرايط اقتصادي جامعه همخواني دارد؟

تحقق اقتصاد مقاومتي در فوتبال راهکار دارد اما مديران ابن الوقتي که صرفاً براي خودنمايي، هزينه هاي سرسام آوري را روي دوش باشگاه ها مي گذارند، بزرگترين مانع براي تحقق اقتصاد مقاومتي در فوتبال هستند. مديراني که بجاي در آمدزايي و جلوگيري از اسراف و تبذير، به دنبال ترکاندن بمب در نقل و انتقالات هستند.

اين همه مدير در فوتبال بوده اند و هنگامي که درِ خروجي باشگاه را به فلان مدير نشان داده اند يک نفر يا يک جمع از او نپرسيده که بغير از بالا آوردن فلان مقدار بدهي، کدام گام اساسي را براي خروج از دولتي شدن فوتبال برداشته است؟ فوتبالِ پايه در اکثر باشگاه ها تعطيل است و باشگاه ها در نقش مصرف کننده عمل مي کنند. دريغ از يک بازيکن سازي و بازيکن پروري. 

همين تراکتورسازي در اين يک دهه اخير، کدام فوتباليست را از رده هاي پائين به تيم اصلي آورده است؟ استقلال و پرسپوليس هم همين وضعيت را دارا هستند.

برخي از نهادها هم بمانند شهرداري که وظيفه شان همگاني کردن ورزش است، روي به تيم داري آورده اند و همه ساله چندين ميليارد از بودجه عمومي را صرف تيم داري مي کنند. در حالي که در فلان منطقه‌ي شهر، جوانان حتي از داشتن يک زمين خاکي محروم اند. ورزش بانوان که جاي خود دارد.

اقتصاد مقاومتي علاج نابساماني هاي اقتصادي جامعه ي ماست. اقتصادي مقاومتي اکسيري است که بايد در فوتبال نيز اثرگذاري خود را نشان دهد اما تاکنون فوتبال ايران نيشخند زده به اقتصاد مقاومتي!

نمي شود حقوق مديران و مسئولان ساماندهي شود اما فلان بازيکن و مربي رقم هاي نجومي بگيرند. 

به هر حال خوان نعمتي گسترده شده و هر کدام اعم از مدير و بازيکن و مربي و دلال و دست هاي پشت پرده، دورهمي خوش مي گذرانند.